تولدی دوباره
سوار بر ماشین راهی خانه ام، از پشت شیشه غبار گرفته به شهر می نگرم ،امشب شهر حال و هوای عجیبی دارد. احساس می کنی صمیمیتی در شهر موج میزند و گرمایی که طاقت فرسا نیست و شوق زندگی با خود دارد، دوست دارم این موجی از گرما را،گرمایی که منشأش آدمی است. شوق عجیبی دارم .این شب ها بر خلاف شب های قبل سوت و کور نیست شهر انگار جانی تازه گرفته هرکسی در تکاپوست که این شب ها خود را جایی برساند که دمی آسایش وآرامش ...گپی دوستانه ... نجوایی پنهایی...اشکهایی بی ریا ... توسل به او... در نهایت صفای باطن...
خیلی بی انصافی است در حق خودمان اگر این ها را ببینم و دم نگیریم با او... خیلی بی انصافی است اگر قدرش را ندانیم به قدر.... خیلی بی انصافی است توسلمان به صاحبش نباشد ... و خیلی بی انصافی است اگر راحت از همه این ها بگذریم به امید شاید ...وقتــی دیگر.
حالا که عطر ملائک در شهر پرآکنده و زمزمه های شیرین الْغَوْثَ، الْغَوْثَ در شهر پیچیده ،و چشمهایی که به برق اشک چراغانی شده، یکی از یکی زیباتر و یکی از یکی شیرین تر ،بی معرفتی است اگر پشت به این همه زیبایی و شیرینی کنیم و الْغَوْثَ گویی دیگر نباشیم...
نمی دانم چه حکمتی دارد خَلِّصْنایش که مو بر تنم راست می کند و لرزی خفیف بر دلم می اندازد،وچشمه جاری از چشمانم که هر قطره اش همراه سلول به سلول این تن خاکی فریاد می زند خَلِّصْنا مِنَ النّارِ... خَلِّصْنا مِنَ النّارِ... و امیدم به اوست برای تولدی دوباره ...
و فقط یک خواسته تقدیرمان با ولی عصرمان همراه ....
- ۹۳/۰۴/۲۶
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند: خدا در شکرگزاری را بر بندهای نمیگشاید که در فزونی نعمتها را بر او ببندد، و در دعا را بر روی او باز نمیکند که در اجابت کردن را نگشاید، و در توبه کردن را باز نگذاشته که در آمرزش را بسته نگهدارد.
متن حدیث:
وَ قَالَ علی علیهالسلام مَا کَانَ اَللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ اَلشُّکْرِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلزِّیَادَةِ وَ لاَ لِیَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ اَلدُّعَاءِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلْإِجَابَةِ وَ لاَ لِیَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ اَلتَّوْبَةِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلْمَغْفِرَةِ.