گاهی
سه شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۲۲ ب.ظ
یه بغضی ته گلوم میشینه و راه نفسم را تنگ می کنه می خوام هر جوری که شده این بغض را خالی کنم.
اما چطور؟
گاهی باید سفر کرد به گذشته، گذشته های خیلی دور باید دید و همراه بود.
کودک بود و سرشار از رویای کودکانه خوشحال بود که به سفر میره شب تا به صبح به شوق اون سفر
نخوابید متوجه اضظراب اطرافیان بود ولی مگر چند سال داشت شاید 3_4 ولی شوق سفر خواب را از
چشمانش ربود.بی خبر از سفری شوم در رویایی کودکانه ماند.
- ۹۳/۰۲/۰۲
این یک نظر آزمایشی است.